جامعه شناسی

جامعه شناسی
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه شناسی» ثبت شده است

v    جامعه شناسی

در خصوص اینکه "تعریف جامعه شناسی چیست؟" در همین ابتدا باید گفت که ما در پاسخ به این پرسش هرگز راه آسانی را در پیش رو نخواهیم داشت! و این دشواری خود رسماً از مسئله ای بر می خیزد که ما مدتهاست در پیش رویش داریم و آن اینکه اگر هزار جامعه شناس و جامعه اندیش را ، البته اگر که بتوانیم ، یکجا بنشانیم ، آنگاه که برخیزند ، با کمال تأسف ، خواهیم دید که بر سر تعریف واحد و مشخصی از جامعه شناسی توافق ندارند !

ما عمدتاً با سه گروه از متفکران روبرو هستیم که هر یک بنوعی به این پرسش پاسخ داده اند و بهر نحو از سر آن گذشته اند ؛ در این بخش ابتدا اندکی با طرز تفکر این سه گروه آشنا می شویم و بعد بحث تعاریف را در بخش بعدی پی می گیریم ؛ گروه اول از این سه گروه آنهایی هستند که اساساً هیچ اعتقادی به تعریف جامعه شناسی ندارند و در واقع با صراحت کامل اعلام کرده اند که دست اندرکاران جامعه شناسی برای اینکه رسالت علمی خویش را پی بگیرند و به تعقیب اهداف تعیین شده بپردازند ، نیازی به تعریف واحد و مشخصی از جامعه شناسی ندارند ! از معتقدان به این نظر می توان به رابرت هیجدرون و  سانفورد لبوویتز و هانری مندراس اشاره کرد .این گروه از متفکران ، تعریفی مشخص برای جامعه شناسی ارائه نداده و در بهترین حالت چیزی بیش از این نگفته اند که "جامعه شناسی همان چیزی است که جامعه شناسان بدان مشغول اند" !

 گروه دوم آنهایی هستند که از موضعی نزدیک به گروه اول ، دشواری تعریف برای جامعه شناسی را بدلیل وسعت و پیچیدگی موضوع آن ، پذیرفته و اعتراف نموده اند ولی با وجود این ، بهر ترتیب خود نیز تعریفی از آن ارائه کرده اند ؛ ژرژ گورویچ بعنوان نامدارترین عضو این گروه ، بر این منوال در کتابی تحت عنوان "موضوع و روش جامعه شناسی" با دقت خاصی تعاریف موجود از جامعه شناسی را مورد نقد و بررسی قرار داده و با ذکر ایرادات هر کدام ، آخر سر خود نیز تعریفی از جامعه شناسی ارائه داده است که در کل ، احتیاط محض از سر و روی آن می بارد ! البته کم شباهت نبودن تعریف ایشان به تعریف دیگران ، خود ناشی از این مسئله است که مشخصاً سعی کرده اند نقاط مورد قبولشان از تعاریف دیگران را بعنوان تأیید در متن تعریف خود بگنجانند ! ...

اما گروه سوم را عموماً آنهایی تشکیل می دهند که  قاطعانه به ضرورت ارائه تعریف از جامعه شناسی قائل بوده اند و بر این اساس ، قرص و محکم به ایراد تعریفی مشخص از آن پرداخته اند ؛ اینها بر این باورند که ضرورت تعریف برای یک علم ، ضرورتی منطقی و روش شناختی است و جامعه شناسی هم از این قاعده مستثنی نمی باشد ؛ این گروه در سیر استدلال خویش ، از مخالفان خود که عموماً متعلق به گروه اول اند ، می پرسند که چگونه می توان رسالت علمی خویش در جامعه شناسی را آغاز کرد و به تعقیب اهداف آن پرداخت بدون آنکه تعریف معین و مشخصی از آن در ذهن داشت ؟! و یا اساساً چگونه می توان بدون در نظر داشتن تعریفی مشخص از جامعه شناسی ، حد و حریم مسائل آن را از مسائل علوم دیگر مشخص کرد و به مطالعه و بررسی دقیق و اصولی آنها پرداخت ؟! ... خلاصه اینکه این گروه تعریف را آغاز کار می دانند و هیچ دلیلی را هم برای گریز از آن موجه نمی شمارند !   


  • معصومه جلیلی